چه خوردم تیر عشق آن دلارا گرفتم همچو مجنون راه صحرا شده کارم شب و روز آه زاری زغم کوبم سرم بر سنگ خارا خوشا آندم که آید آن دلا را کند شاد این دل ناشاد ما را دلم زارم بود بیمار رویش چوبینم روی او یابم شفا را
نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » ahmad dj ( سه شنبه 87/10/24 :: ساعت 12:50 عصر )
ahmad dj قسمت نشد تا در کنار هم بمانیم
قسمت نشد تا در هوای هم بمیریم
تا سرنوشت ما جدایی را رقم زد
ای یار عاشق از جدایی ناگریزی
فرصت نشد غمگینترین آواز را در خلوت معشوق چشمانت بخوانم
صد سوز ژنهان مانده در سازم که یک شب در گوشه چشمان گریانت بخوانم
آیینه ام جین خورده از رنج و جدایی
از تو سرودم از فصل آشنایی تو
رفتی ای قاصدک بعداز تو دشت خانه ام را در بر گرفته